همش درد
همش درد
همش دردهای ساده
در دست من یک اسکناس است. به زحمت اسکناس را به دست اورده ایم. تو میبینی میخندی. تو خوشحالی. یک ماه تمام برای یک ورق اسکناس. خوشحالی تو از من نیست اما خوشحالی. با من خوشحالی. من از خوشحالی تو خوشحالم. پس برای هم ارامشیم.
برای تو میرقصم. میخندی، از خندهی تو میخندم. من دلقک. آرامی
از صبح تا شب خسته میشوم. کار میکنم. تو میبینی. خرسندی.
برای تو لیوانی اورده ام. لیونی ترک دار. این منم لیوانی شکسته که تورا هرگز سیراب نخواهد کرد. اما خوشحالی
برایم تکه شکلات خریدهای سرتاسر ذوقم. خوشحالم. خوشحالی. ارامشی هست.
زندگی ثانیه هایش را پس میگیرد. پس حساب حساب است و این ها همه واقعیی.
تو غم داری، از فردا میترسی، بوسی به گونه هایت میخندی. ارامی.
اینها را دور بریز. به افکار خودت برگرد.
آنجا من کیستم. چقدر زشت مینویسم. چقدر زشت نوشته شده ام.
من، این منِ درد لحظه هایت. در ازل افکار تو کیستم؟ بت دیر شکستهای که نبودم؟
نمیخوای با من حرف بزنی؟ الوووو الوووو
نمیخوای با من حرف بزنی؟
این منم در افکار تو. کسی که نمی خواهد با تو حرف بزند. کسی که برای هم آرامشی نبوده اید. کسی که … آخ دلم … نخواستی پیشش باشی … حتی نه فقط برای یکبار …
بیشتر لحظه هایی بوده که نخواستی پیشش باشی … برایم مهم نیست مرده یا زنده… نخواستی پیشش باشی…
لحظه هایی شکر کردی که عهد زندگی با او نبستی …
هرگز برایت ارامش نبوده
هرگز برایت ارامش نبوده
برای تو کیستم.
من لیوانی شکسته، که هرماه فکر جداگانه در سر دارد. ندیدی که همش سر تو دارد؟ ندیدی هرکاری کرد در سینه اش بودی؟ درد تو داشت. ندیدی هرچقدر اویز ننگ بر او میزند برای تو میکند. با گوشت تنش میکند
لحظه های سنگین عزیز
درد ها
این دروغ نیست
این دروغ نیست
این دروغ نیست
دردهای ساده، دردهایی با بهانه هایی ساده
مسخره
تورا نمیبخشم
خودم را نمیبخشم
من
این تنم
دست هایم
چشم هایم
مرا نمیبخشند
تورا نمیبخشند…
میدانم
تو ,خوشحالی ,… ,حرف ,دروغ ,پس ,نخواستی پیشش ,با من ,برای تو ,کسی که ,چقدر زشت
درباره این سایت